همین حالا دست به کار شوید.
چه زمانی محصولات یا خدمات تان تمام می شود؟! کی باید آن را به بازار عرضه کنید؟! چه زمانی شرایط برای اینکه مردم به آن دست پیدا کنند، مناسب است؟! شاید خیلی زودتر از آنچه فکر می کنید. زمانیکه محصولتان توانست نیازهای مصرف کننده را برآورده کند، وقت ورودش به بازار است. تنها دلیل این امر این است که شما به عنوان تولید کننده هنوز فهرستی از محصولاتی دارید که می توانید تولید کنید و در واقع فرصت تولید آن محصولات جانبی در پی تولید محصول اصلی پیش آمده است. پس محصول اصلی را معطل حاشیه ها و شاخ و برگ ها و حتی محصولات جانبی نکنید.
اصلا موکول کردن این کار به زمان مناسب به معنای بهتر انجام دان کار است. چون فرصت بیشتری برای ساخته و پرداخته کردن وجود دارد.
اصلان بیایید از این زاویه به ماجرا نگاه کنیم: اگر فقط دو هفته برای تولید و عرضه محصولتان فرصت داشته باشید، از چه چیزهایی در مسیر تولید صرف نظر می کنید؟! خنده دار به نظر می رسد، اما همین یک سوال ساده مجبورتان می کند که به این مسئله توجه نشان دهد و رویش تمرکز کنید. در واقع خیلی ناگهانی متوجه می شوید که نیازی به بسیاری از شاخ و برگ ها در محصولتان نیست و آنچه ضروری است خود را نمایان می کند.
تعیین مهلت و ضرب الاجل به سادگی ذهن شمای تولید کننده را روشن و مرتب می کند. به این ترتیب به سادگی می توانید جمله ای را که از گفتن و عملی کردنش وحشت داشتید به زبان و در عمل جاری کنید: "به آن احتیاجی نداریم."
همه آنچه مانع عرضه محصول به بازار هستند را حذف کنید. حالا وقت بررسی ضرورت ها است. زرق و برق ها را به بعد موکول کنید. خوب که فکر کنید می بینید غیرضروری ها و زرق و برق هایی که تنها در یک روز به آنها می رسید، از آنچه تصور می کردید، خیلی بیشتر هستند.
پس همین حالا دست به کار شوید. خوب دقت کنید که چه چیزهایی ضروری و چه امکاناتی صرفا زرق و برق هستند. زرق و برق ها را فاکتور بگیرید. اصل ها و اساسی ها را به مرحله تولید برسانید و از سود فروش محصولات خود لذت ببرید.
دیدگاه کاربران